الزام وجود معماری سبز: از گذشته تا آینده
برنامهریزی ضعیف شهرهای ما و فضاهایی که در آن زندگی میکنیم، باعث ایجاد بحران آبو هوا شده است. ساخت وساز و پروژهها باعث انتشار گاز کربن به اتمسفر میشوند. خوشبختانه راه های مختلفی برای ایجاد تغییر در این سیستم وجود دارد؛ چه از طریق مواد و تکنیکهای ارائه شده برای هر راهکار و یا از طریق تاثیرات جغرافیایی و اجتماعی. در هر اقدامی که برای بهتر شدن اوضاع انجام میدهیم، یک چیز قطعی است؛ برای حل کردن بحران آب و هوا نمیتوانیم نقش گیاهان و طبیعت و معماری پایدار و بوم شناسی نادیده بگیریم.
پایداری موضوعی جامع و به همین سبب پیچیده است. پایداری برای همه از اهمیت والایی برخوردارست چرا که با بقای گونههای انسانی و تقریباً هر موجود زنده در این سیاره در ارتباط است. معماری پایدار و دوستار محیط زیست یکی از اهداف اصلی است که بشر برای ایجاد زندگی بهتر آن را الگوی نهایی کلیه فعالیتهایش کرده است. به همین دلیل، حرکت به سمت معماری سبزتر به عنوان هدف اصلی معماری کنونی عصر ما شناخته میشود (مهدوی نژاد 2014).
هیچ شکی دراینکه آینده ما به محیط زیست گره خورده است، وجود ندارد. در سال 2001، طراحی معماری: معماری سبز، در یک مقایسه بینالمللی نمایی کلی از موضوع را ارائه کرد و معماری سبز را در سطح بینالمللی معرفی کرد. این نشریه با «پرسشنامههای سبز» پر شده بود، که دیدگاه معماران بزرگ بینالمللی را در مورد این موضوع ارائه میکرد، بزرگانی مانند نورمن فاستر، ریچارد راجرز، توماس هرتزوگ، یان کاپلیکی و کن یانگ.
دو دهه پیش، این بزرگان به ضرورت پرداختن به مشکلاتی مانند تاثیرات زیست محیطی ساختمان ها، نیاز به استفاده از انرژی های تجدید پذیر، طرز فکر ما را در مورد مصالح ساختمان ها، بدشکلی در پراکندگی شهری و ارتباط متقابل با سیستمهای طبیعی اشاره کردند. همه این موضوعات اکنون بیشتر از هر زمان دیگری اهمیت دارند؛ اما پیشرفت در این زمینه به کندی پیش میرود.
معمار کروات-برزیلی، مارکو برایوویچ، که آثارش با بیومیمیک همسو است، به روشی ساده به موضوع میپردازد و دراین باره میگوید: (( گیاهان سبز بهنظر میرسند؛ چراکه جفتهای خاصی از مولکولهای کلروفیل از انتهای قرمز طیف نوری استفاده میکنند تا نیرو به تک تک سلولها برسد))؛ سپس استدلال میکند که (( سبز یک جریان انرژی، ماده و اطلاعات در زندگی است. معماران، متفکران این سیستم هستند و باید پیچیدگی معماری را به عنوان یک موجو زنده- بهعنوان یک فرایند متابولیک وابسته به یکدیگر- درک کنند)). این تاریخ معماری است؛ اینکه چگونه (معماری) طی قرنها خودش را با شرایط متفاوت تطبیق دادهاست و چگونه در این زمان چالش برانگیز باید به تکامل برسد.
((معماري بايد آينده را پيش بيني و تصور كند، و فوراً ادراك انسان محوري (و مكانيكي) واقعي را به فعاليت بوم شناختي رابطه متقابل با محيط طبيعي تبديل كند. معماری ادغام شده با فرآیند متابولیک طراحی سیاره ما برای همزیستی با همه گونه هایی که انسان ها می توانند از آنها سود متقابل داشته باشند. – مارکو برایوویچ))
در نهایت، او نتیجه می گیرد که ((آینده در مورد همزمانی معماری با فرآیندهای طبیعی، به عنوان حسی هوشمند، انعطافپذیر و معنادار زندگی است)).
در سوی دیگر کره زمین، در ویتنام، دفتر HGAA به ما یادآوری میکند که (( وقتی به محیط زیست و تغییرات اقلیمی فکر میکنیم، باید علاوه بر معماری سبز، اقتصاد سبز، صنعت سبز، انرژی سبز، کشاورزی پایدار و هرگونه فعالیت های انسانی را در نظر بگیریم. پس نتیجه میگیریم که ((سبز)) فقط در مورد گیاهان و درختان نیست. رنگ سبز با تمام مسائل ضروری مانند زندگی، کار، بازی، مسافرت و غیره مرتبط است. ما باید هر روز در طبیعت غرق شویم تا از محیط زیست محافظت کنیم و از انرژی بیشترین بهره را ببریم. اکنون ما باید بیشتر از همیشه از سرسبزی طبیعت استفاده کنیم تا در آینده بتوانیم جهان را به تعادل زیستگاهی برسانیم.
این شرکت همچنین در مورد تاریخ ویتنام صحبت میکند که چگونه توانسته است یک بحران بزرگ را به خوبی مدیریت کند: در گذشته و با مهاجرت مردم به مراکز شهرهای بزرگ بحرانی شروع شد که شهروندان و سرمایهگذارانی که بیشتر از آنکه نگران توقف کار باشند، نگران هزینههای ساخت و ساز بودند، آن را تشدید کردند. اگر پروژه ای متوقف میشد، باعث بیکاری مردم و بدترشدن شرایط زندگیشان میشد. برای همین در بیشتر مواقع فضاهایی که برای فعالیتهای انسانی ساخته شده بودند، کیفیت چندانی نداشتند.
با این حال، پس از چندین سال توسعه اقتصادی، این سناریو در ویتنام تغییر کرده است؛ زیرا اهمیت و نیاز به فضاهای سبز، هماهنگی با طبیعت و محیط های مفید بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، امروزه در بسیاری از پروژه های معماری ویتنام، برخی از معماران و سرمایه گذاران ویتنامی به محیط زیست اهمیت می دهند و به آن علاقه مند هستند. علاقهمندی معماران به طبیعت و معماری پایدار، نه تنها برای کاربران، بلکه برای همه جوامع و در نهایت کره زمین، مزایای زیادی دارد.
اگر بیست سال پیش معماری سبز در دستور کار بحثهای معماری قرار میگرفت، امروزه اثبات کردهبود که اصطلاحی جدایی ناپذیر از این رشته است و بدون آن بشریت آیندهای ندارد. همانطور که در نتیجهگیری اندیشه معماران ویتنامی میتوانیم مشاهده کنیم، لازم است که افقهای جدیدی را برای سازش بین ساختوساز عمرانی و طبیعت درک کنیم:
در آینده، ما باید دید بلندمدت بیشتر و بهتری برای مسائل زیست محیطی مانند تصویب مقررات، قوانین و سیاست ها برای برنامه ریزی ها و راه حل های خاص معماری داشته باشیم. هر فرد در جامعه باید افکار و اعمال خاصی داشته باشد که از محیط زیست محافظت کند و به زودی محیط زندگی را به حالت تعادل بازگرداند تا توسعه پایدار بشریت تضمین شود.
شش دلیل برای استفاده از گیاهان در معماری